عشق مامان و بابا

اولین سونوگرافی عشق مامان و بابا

1391/5/21 3:42
نویسنده : مصی
244 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانم دوشنبه رفتم سونوگرافی گل مامان و بابا رو دیدم عزیزم خیلی کوچیک بودی بابا که دید گفت چیزی معلوم نیست بعد صدای قلبتو شنیدم بغض کردم تو دلم کلی قربون صدقت رفتم . تا امروز نتونستم بیام تو وبلاگت عزیزم الان اومدم تهران پیشه خاله محبوبه بابا رو تنها گذاشتم خیلی ناراحتم اما نیاز بود چون اصلا حالم خوب نیست و همش حالت تهوع دارم نمیتونم غذا درست کنم که تو تپلی بشی اینجا همه بهم میرسن فقط به خاطر تو. خاله  محبوبه وقتی سونو رو دید خیلی خوشحال شد انگار دنیارو بهش داده بودن کلی قربون صدقت رفت خیلی دوستت داریم هممون ومنتظریم که بیای تو بغلمون بووووووووووووووووووس

 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

فاطمه
30 مرداد 91 18:01
خوب کاری کردی رفتی پیش محبوبه جون. واقعا سخته میدونم اصلا نمیشه با این شرایط غذا درست کرد
فینگیل بانو ..
30 مرداد 91 18:58
مگی
17 شهریور 91 2:13
خاله دورت بگرده الهی . قربون تپیدن قلب کوچولوت برم . که زندگی میدی به خاله